231
التفات
وتوجه درحقايق موجودات
است
ونيزالتفات الهي برسالك
راه حق
وتوجه بنده به
حق
راهم گويند.
|
|
232
زندان
روح ودنيا،
زندان
نفس است.
|
|
233
موانعي
راگويند كه معشوق رااز
عاشق
دوردارد ونيزسدي
است
درسلوك،كه سالكان
راپديدارشود.
|
|
234
درعرفان،حق تعالي نورحقيقي
ومطلق
است به حكم آيه
"الله
نورالسماوات والارض"
|
|
235
آن
است كه سالك درراه حق
فاني
شودوازهستي
خويش
هيچ نبيند.
|
|
236
دراصطلاح سالكان الي الله عبارت
است از طريق تصفيه دل. |
|
237
درلسان
عرفا،چيزي كه بدون
جهد
وكوشش برقلب وارد
شودونيز
گويند برقهاي
درخشنده
اي است كه به
سرعت
خاموش شود.
|
|
238
همان
هستي است.وجودرا
به
دريايي مواج تشبيه
كرده
اند كه هرموجي
ازآن
به صورت موجود
ونفس
انساني ظهور
مي
كند.
|
|
239
اعتبارذات وجهتِ فياضيّت
ذات
حق است.
|
|
240
مقصودازوحدت حقيقي وجودحق
است.وحدت
وجود يعني آنكه وجود،
واحدحقيقي است و وجوداشياء،
تجلي حق به صورت اشياءاست.
|
|
|