21
کفارات
اسلام جریمه تخلفات
ازوظائف مذهبی
رابه نفع
فقراوضع کرده واطعام یا
پوشاندن مسکین
وآزادکردن برده
راکفاره وجریمه
بسیاری از کناهان
قرارداده
است.این گونه موارد راکفارات
می نامندکه بر
4قسم است:
الف:مرتبه- ب:مخیره
پ:مخیره ومرتبه-
ت:جمع
|
|
22
صغر:
کسی که به حدبلوغ
نرسیده واز
نظر شرع
ودرتصرفات مالی ممنوع است
مگردرخرید
چیزهای کوچک وغیرمهم
هرچند که اصطلاح صغر یک
اصطلاح حقوقی،اقتصادی
می باشد.
|
|
23
سفه یا سفیه:
کسی است که
اختیاردارخودنباشدکه
بتواندمال
خودرانگهداری کند.ثروت خود
را بی موقع خرج
وبیهوده تلف می کند
وازگول خوردن مصون
نیست
هرچند که اصطلاح صغر یک
اصطلاح حقوقی،اقتصادی
می باشد.
|
|
24
مفلس:
کسی است که مالش
کمتراز بدهی اش
می با شدودر اصطلاح به
کسی می گویند
که براث عموامل
متعدد اقتصادی ویا
سوء تدبیر ومدیریت
بدهی اش بیش
ازدرآمدش وبدهکار می
باشد .
|
|
25
شرکت:
یعنی چیزی برای
2یاچند نفربا شد
وآن درمال معین
است یادردِین یاد
منفعت ویادرحقوق که
بدون اجازه یکدیگر
نمی توانند در
مال مشترک تصرف کنند.
|
|
26
قسمت :
عبارت است ازجداکردن
سهم هریک
ازشرکاء ازسهم
سایرین ودرتقسیم
سهام رعایت عدالت
ضروری است
|
|
27
شُفعه:
:اگریکی ازدو شریک
بخواهد سهم
خودرابه شخص
بیگانه غیرشریکش
بفروشد شریک دیگرحق
دارد
همان مقداررابه
مشتری بدهد وآن
سهم
راازاوبگیردواین راحق شُفعه و
صاحب حق را شفیع می
نامند.
|
|
28
مضاربه:
که به آن قراض
هم گفته می شود
قراردادتجاری میان
دوطرف است که
برمبنای آن یکی عهده
دارسرمایه
ودیگری عهده
دارکاربرای تجارت می شود
وسودآن تقسیم می شود
|
|
29
مزارعه:
قراردادوشرکتی
است میان کشاورز
وصاحب زمین با
شرایط خاص وتعیین
مدت کشت ونوع
کشت وتعیین هزینه ها
تقسیم بین خود.
|
|
30
مساقات:
قراردادی است
میان صاحب باغ
وباغبان که طی
آن باغبان درمدت
معین به آبیاری
درختان می پردازدودر
مقابل سهمی ازمحصول
باغ مبیرد.
|
|
|